اطلاعات مفید و جالب درباره کشور زیبای مالزی

تورم هماهنگ نیست. کشورهای اروپایی نیز با همین مشکل رویاروی هستند. مثلاً در سال ۱۹۸۰ بیش از ۳۰ میلیون نفر در اروپای غربی در وضعیت فقر زندگی می کردند و در سال ۱۹۸۴ در انگلستان ۱۶/۳ میلیون نفر در زیر خط فقر زندگی کردهاند. در سال ۱۹۸۶ در مجموع کشورهای صنعتی با اقتصاد بازار، بیش از سی میلیون نفر بیکار بودهاند. از این تعداد ۹ میلیون نفر در اروپایی غربی میزیستهاند." اکنون سؤال مهم این است، توسعه ای این چنینی که در خود غرب، علیرغم تزریق مازاد درآمد از استثمار کشورهای عقب مانده به کارگران خود، هویت انسانی را زیر سؤال میبرد، تکلیف کشورهایی نظیر برزیل، که چشم بسته راه توسعه غربی را برمیگزیند یا کشور مورد بحث این کتاب، چیست؟ در مورد توسعه های سریع کشورهای جهان سوم ماند زیل که مسلماً در آن سرمایه گذاریهای بزرگ و چند ملیتی خواهد بود.

زمانی که قاعده طلایی جامعهٔ سوداگر و فلسفه nothingtoothinsیر کشور خود رحم نمیکند، جهان سوم چه انتظاری میتواند از او داشته باشد. حال فرض را بر این می گذاریم که در جهان سوم معجزهای رخ دهد و بی واسطه دست سرمایه گذار خارجی با تکیه بر منابع مالزی انسانی و مادی داخلی، راه و رسم غرب را بپیماید. یعنی همان قاعده طلایی جامعه سوداگر را بی واسطه از قوه به فعل درآورد. در صورتی که رسیدن به توسعه متضمن سعادت عموم مردم نباشد، تور مالزی نوروز 95 برای استثمارشوندگان به دست سرمایه چه تفاوتی می کند که استثمارگر به انگلیسی سخن گوید یا چینی؟ تبارش عربی باشد یا ژاپنی یا ایرانی عمده در این است که توسعه، متضمن حراست از شرافت انسانی باشد. زمانی که این اصل مهم در برنامه ریزی توسعه به دست فراموشی سپرده شود، به قول اهل منطق، سالیه به اتفاع موضوع است. یا احراز مقام پنجم صادرات سلاح برای برزیل و سود حاصل از این تجارت - اگر روزنامه عصر آزادگان، پنجشنبه می ۲۱۳ فقر، پیشرفت و توسعه می . سفرنامه مالزی ۳-مانسی. اصل تجارت کشنده سلاح را خدمت به انسانیت و بشریت تلقی کنیم - امکانات لازم آموزشی و بهداشتی و آزادیهای انسانی برای ملت برزیل فراهم آورد؟ یا آنکه برای چند تن سرمایه گذار فراملیتی میلیاردها سود و برای مثلاً دههزار نفر کارگر نان بخور و نمیر؟ هر آدم عاقلی در سایه چنین توسعه ای، هیچ ارزش انسانی را ملاحظه نمیکند و ناچار باید پذیرفت همان عقب ماندگی بهتر از این توسعه است.